وقتی حرف زدن سخت است، باید درست بشنویم
- شناسه خبر: 7635
- تاریخ و زمان ارسال: 12 خرداد 1399 ساعت 02:19
- بازدید : 135
- نویسنده: mfathi
در نخستین روز های خرداد ماه 99 پدری داس را بر گردن دختر 14 ساله ای نهاد و نقطه پایان زندگی شاید هنوز شروع نشده دخترک را رقم زد.
قتل رومینای 14 ساله به دست پدرش به سرعت در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی پیچید و افکار عمومی را در بهت و اندوه فرو برد و کنشگران اجتماعی و تحلیلگران مسایل اجتماعی و مقامات رسمی و حتی و شخص رئیس جمهوری معاون اول او و برخی مقامات قضایی و نظامی را به واکنش واداشت. سر بریدن یک دختر قلب مردم را جریحه دار کرد و جگر مادران سرزمینمان را سوزاند
الف)این روز ها هر فردی از زاویه دید خود ماجرای دردناک رومینا را تحلیل میکند. یکی پدر رومینا را مقصر اصلی ماجرا میداند که نتوانسته خشم خود را کنترل نماید و با داس سر دختر را بریده است. دیگری مردی را که با اختلاف سنی زیاد رومینا را قربانی هوسبازی خود کرده، را مقصر میداند. در این ماجرا باید ابتدا آسیب شناسی صورت گیرد و تمام زوایای پیدا و پنهان ماجرا با نگاه عمیقی چه در گذشته و چه در حال و چه در آینده این مسئله اجتماعی به دنبال قصور گشت و قصورها را ریشه یابی کرد و برای هر کدام درصدی قایل شد و با اولویت دادن موضوعات مداخلات لازم صورت گیرد تا دیگر شاهد چنین تراژدی های دردناکی برای دختران میهن عزیزمان نباشیم. ساده انگارانه است که یکنفر را مقصر اصلی جلوه دهیم و ساده از کنار ماجرا عبور نماییم. هیچ کس نگفت و نپرسید چگونه و بر اساس کدام معیار عقلی و قانونی و شرعی با وجود هشدارهای دختر درباره در خطر بودن جانش در صورت تحویل به پدر آیا نیاز به مشاوره از طریق ارگان های ذیصلاح از جمله بهزیستی که مشاوران حاذقی در این زمینه دارد، نمیتوانست راهگشا باشد؟ در این ماجرا نقش دولت که نتوانسته حداقلی از رفاه اقتصادی و معیشتی را برای خانواده ها بایک شیفت کار تامین کند و پدران و مادران مجبورند به جای وقت گذاری و ارتباط موثر و صمیمی با فرزندان و خصوصا دختران، روزی سه شیفت کار کنند تا بتوانند گذران زندگی نمایند را نباید نادیده گرفت. باید در نظر گرفت که شرایط اقتصادی اخیر باعث کوچک و کوچک تر شدن سفره خانوادهها شده است و فشارهای اقتصادی در رقم خوردن این شرایط قطعا نقش دارند.
ب) صدا و سیما و شبکه اجتماعی و ماهوارهای که با تبلیغ عشق های دروغین و زندگی های رویایی باعث گمراه شدن دختران این سرزمین و بطور کاذب باعث افزایش مطالبات شدهاند هم مقصر جلوه می کنند.
ج) اداره فرهنگ و ارشاد و تبلیغات اسلامی، نهادها و نمادهای اجتماعی و سیاسی و همه نخبگان بایستی از ظرفیت های خود برای تبلیغ اهمیت جان انسان نهایت استفاده را انجام دهند
د) روحانیت و افرادی که در امور دینی و مذهبی فعالیت می نمایند معارف دینی را با ادبیاتی که پدران و مادران را جذب نمایند، ارائه دهند تا آنها با مفاهمه مشترک و درک درست در تربیت بچه هایشان همت بگمارند و جنبه های ارتباطی آحاد افراد جامعه را بر مبنای اخلاقی و انسانی بنا نهند
ه) روانشناسان در رسانه ها مشکلات خانواده و تربیت صحیح فرزندان و فرهنگ صحیح استفاده از فضای مجازی و نحوه صحیح آشنایی قبل از ازدواج را توضیح دهند تا خانواده ها بعد از مواجه با این مسایل هوشیارتر باشند. عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر سلامت و شناسایی و تعیین حدود آن با موازین بومی و فرهنگی و درجه بندی اهمیت آن انجام گرفته، تاثیر جسمی، روانی و حتی اقتصادی عوامل اجتماعی و آثار آن بر جامعه بررسی شده، فراز و فرودها و سیر عوامل اجتماعی و اثرگذاری آن بطور مرتب و مداوم بررسی و رصد شده، سهم دستگاهها و نهادها و نمادها و اشخاص اعم از (تقنینی، اجرایی، قضایی، انتظامی، خصوصی و …) برهم زننده سلامت اجتماعی تعیین و به آنها و جامعه اطلاع رسانی نماید. باید دستگاهها و نهادها و اشخاص بر همزننده سلامت اجتماعی جامعه شناسایی شده از تداوم کارشان جلوگیری به عمل آید. همانطور که میدانیم بخشی از جامعه ایران، هیجانی، غیر قابل پیشبینی و به تعبیر برخی بزرگان بخشی از این افراد قانون گریز و غیراخلاقی و نظارت ناپذیر هستند که همگی از عوامل خطر به حساب می آید و ریسک خشونت را بالا می برند. آیا برای موارد ذکر شده فکری شده است؟
و) وزارت بهداشت همانطور که در خصوص آلودگی صوتی و محیط زیستی حساسیت نشان میدهد؛ آیا در تامین،حفظ و ارتقای سلامت اجتماعی و روانی که رسالت این وزارتخانه است، اقدامات لازم را انجام داده؟ نسبت به تنش های روانی، اجتماعی و ناهنجاری های ارتباطی نیز حساس و چاره جویی نموده است؟ برای رسیدن به جامعه آرام و به دور از تنش و برخوردار از تعادل هیجانی، سرشار از شادی و سرور و پرهیز از خشم افراطی، وزارتخانه های دیگر اعم از علوم و آموزش عالی و فرهنگستان ها و شهرداریها و بهزیستی و مراجع ذیصلاح و نهادهای انقلابی چقدر اهتمام داشتهاند. وزارت بهداشت در این راستا باید سیاستگذار و هدایتگر و متولیان حوزه صدا و سیما و مطبوعات و رسانه ها با همت روحانیت باتوجه به جنبه های ارشادی در راستای کنترل خشم راهبری نماید.
سلامت اجتماعی در کشور ما دارای استاندارد بالا و مطلوبی برخوردار نیست. سازمان بهداشت جهانی واژه سلامت را به سه مولفه سلامت زیستی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی تقسیم نموده، در جامعه ما بیشتر به سلامت زیستی به مقوله سلامت نگاه میشود. نخبگان جامعه نباید اجازه دهند افسردگی و دلمردگی در جامعه ترویج پیدا کند و اگر امروز چاره کار نشود خیانت ملی به کشور است.
آمار نگران کننده اینکه از هر 4 ایرانی یکنفر دچار اختلالات روانی هستند این مهم را بیشتر گوشزد می نماید نگاه راهبردی به بهداشت روان و بی تفاوتی اجتماعی در ایران متاسفانه مشهود است. موضوع سلامت روان در بیشتر کشور ها در اولویت دوم و سوم و در منطقه خاورمیانه اولویت سوم و چهارم است در حالی که در ایران این موضوع در اولویت هفتم است.
بیاییم به جا کارهای واکنشی در زمینه روان اجتماعی به عنوان یک کنشگر، نه بطور احساسی و عاطفی بلکه مسئولانه موضوع را آسیب شناسی و راهکار های علمی و عملی برای ارتقای سلامت دختران سرزمینمان ارایه نماییم.
و در نهایت یادمان باشد که سلامت روان دانش آموزان اعم از محیط فیزیکی مدرسه، شرایط ساختمانی، نور، رنگ، بهداشت محیط که می تواند بسیار موثر باشد جدی گرفته شود. سلامت و بهداشت مسئوولین مدرسه و نقش مشاور در تامین بهداشت روان در مدرسه با جذب و استخدام کافی مشاورین زبده و ماهر در آموزش و پرورش باعث ارتقا سطح بهداشت روانی نوجوانان و جوانان در دوران رشد و تحصیل خواهند شد.
افراد تاثیر گذار امروزه میتوانند از بمباران و هجمه های اخبار منفی که سلامت روان جامعه را تهدید میکند میتوانند این تهدیدات را مدیریت کرده و به فرصتی برای ارتقای فرهنگ و مهارت کنترل خشم مردم جامعه تبدیل نمایند. افراد تاثیرگذار اعم از جامعه پزشکی، جامعه معلمین، جامعه وکلا،جامعه مهندسین، جامعه دانشگاهی و حوزوی و جامعه هنرمندان و شوراهای شهر و کمیسیون های فرهنگی دولت، مجلس، شهرداریها و شوراهای شهر و روستا و دهیاریها و همه نهادها و نمادهایی که میتوانند در حوزه فرهنگی باعث ارتقا فرهنگ این مرز و بوم شوند تقاضا داریم که از تمام ظرفیت های خود برای افزایش کیفیت زندگی هم وطنانمان نهایت تلاش و کوشش خود را انجام دهند.
از یاد نبریم که تکانش های اقتصادی خصوصا در 15 سال اخیر که مستمرا اقتصاد خانواده ها را کوچک و کوچکتر کرده است و مردم در تامین معیشت دچار مشکل شده اند باعث جرم و جنایت خواهد شد و باید در نظام برنامه ریزی کشور به مقولات فقر، حاشیهنشینی، بحران اقتصادی و جنبه های آموزشی و رسانه ای و سواد رسانه ای و برنامه ریزی های قضایی و انتظامی دقت نظر درستی داشته باشیم