موج خودجوش مستندسازان و ثبت سندی تاریخی از کرونا
- شناسه خبر: 7391
- تاریخ و زمان ارسال: 24 اردیبهشت 1399 ساعت 06:47
- بازدید : 133
- نویسنده: mfathi
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی سینماتجربی به نقل از خبرگزاری مهر، چند صباحی میشود که دیگر از آن چهرههای زیبای شرقی خبری نیست؛ همهشان زیر ماسکهایی که کلافهمان میکنند، پنهان شدهاند؛ ماسکهایی که گویی در هر دمی که فرو میبریم، به ما یادآوری میکنند شاید بازدم بعدی به این راحتیها نباشد، همان سرفههای خشکی سراغمان بیاید که سالهاست راه نفسمان را گرفته است. ما پیشتر این سرفهها را آزمودهایم.
امروز و دیروز ندارد، دیروز بمبهای شیمیایی صدام گلویمان را میگرفت امروز، این ویروس منحوس که معادلات و محاسبات زندگیمان را که پیش از آن هم چندان ساده نبود، برهم ریخته است. دیروز این آوینی بود که در میان صد حرف چپ و راست، صد مخالف و موافق، دل به دریا زد و پا روی مین گذاشت که به دنیا بگوید ما لحظهای آرام نداریم، قرارمان را این بازیهای قدرت طلبانه شما، این ژستهای روشنفکرانه شما گرفته است؛ امروز هم جوانهایی که پیش از این تا روزگار کمی بدخلقی میکرد، تریبونداران توی گوششان پتکوار فرو میآوردند که شما آن جوانان دیروزی نیستید، شما آن ته مایه را ندارید که بمانید و کشور را بپایید در برابر بلاهای خانمان سوز. اما در بحران کرونا همانها به میدان آمدهاند و این روزها در تلاشاند تا آوینیوار به تصویر بکشند رنج دوران را. نبرد همان نبرد است، میدان هم همان میدان.
ما سالهاست از این رنج، میکشیم، سالهاست این جرعه درد را فرو میبریم و به خودمان میپیچیم، اینکه در این پیچش، عدهای فربهتر میشوند و قال و مقالشان هم برای ماست، باعث نمیشود، فراموش کنیم که بالاخره میگذرد این روزگار تلختر از زهر.
بیاید یک بار دیگر مرور کنیم آنچه که در این چند ماه بر ما گذشت و میگذرد. ما در خانه ماندیم، اینترنت رایگان هم به ما دادند که پا به بیرون نگذاریم، نگذاشتیم هم. اما این ویروس نرفت. ما عزیزانمان را ماهها ندیدیم اما این ویروس نرفت، حتی وقتی همین ویروس عزیزانمان را از ما گرفت برای لحظه آخر نتوانستیم آنها را در آغوش بکشیم و غریبانه از میانمان رفتند اما باز هم این ویروس نرفت. حالا هم که ما و این ویروس نشستهایم و با هم زندگی میکنیم، او هم البته گویی دیگر کاری به قویترمان ندارد و ضعیفترمان را میبرد.
این ویروس نرفت تا دهها سال بعد هم یادمان بماند که ما از میان این حوادث گذشتیم. قرار است همه این ناملایمات در حافظه تصویریمان باقی بماند، قرار است مستند شود و بماند برای آیندگان.
روایت «کرونا» از نگاه ۴۶ مستندساز
این روزها ۴۶ مستند با موضوع کرونا در مرحله طرح، پیش تولید، فیلمبرداری و تدوین قرار دارد که ساخت ۴۰ مستند را مردان و ۶ مستند را زنان بر عهده دارند.
اتفاقاً از همان روزهای نخست شیوع بیماری کرونا هم مستندسازان جسورانه و بدون اینکه منتظر بمانند کسی حمایتشان کنند، دوربینشان را برداشتند و به دل ماجرا رفتند. حتی نخستین گروه مستندسازی به بیمارستان کامکار در قم که اولین مرکز اثبات شیوع بیماری بود، رفت، عدهای دیگر در بیمارستان مسیح دانشوری مستقر شدند، عدهای هم تبعات و آسیبهای اجتماعی این بیماری را به تصویر کشیدند.
از همان روزهای نخست آغاز به کار مستندسازان، خبرگزاری مهر هم در سلسله گفتگوهایی در قالب پرونده «مستندسازان و روایت کرونا» پیگیر آثار این فیلمسازان شد اما در این گزارش سعی کردهایم از زاویهای متفاوت ببینیم حالا که حدود ۴ ماه از شیوع این بیماری میگذرد، مستندسازان در چه نقطهای ایستادهاند و چه روایتهای به ثبت رسیده است.
در همین راستا سراغ یک مدیر، یک پژوهشگر و یک مستندساز رفتیم تا «کارنامه سینمای مستند در بحران کرونا» را در گفتگو با آنها به ارزیابی بنشینیم.
روایت مدیر؛ همراه شدن با یک موج خودجوش
محمد حمیدیمقدم مدیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و دبیر چهاردهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» است، او از تشکیل کارگروه ویژهای میگوید که با شیوع این بیماری آغاز به کار کرد تا وضعیت مستندسازان را بسنجد و ببیند آنها این روزها در کدام نقطه مشغول چه کاری هستند.
حمیدیمقدم که خود سابقه مستندسازی هم دارد، کار فیلمسازان را تا به امروز مثبت ارزیابی و عنوان میکند آنها بدون هیچ چشمداشتی و بدون معطلی شروع به کار کردند تا این سند تاریخی را ثبت کنند، او از حمایتهایی میگوید که در جریان تولید از مستندسازان صورت گرفته است.
حمیدیمقدم: به این نتیجه رسیدیم که برای حفظ سلامت مستندسازان و خانوادههای آنها نمیتوانیم سفارشی داشته باشیم اما کارگروهی را به صورت مجازی تشکیل دادیم تا بهعنوان متولی بخش عمده مستندهای کشور، متوجه شویم چه کسانی خودجوش وارد مستندسازی در حوزه کرونا شدهاندمدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: اوایل اسفند سال گذشته یک شوک ناگهانی به جامعه وارد شد و در پی آن مؤسسات و ادارات به لحاظ کارکرد گروههای کاری دچار تعطیلی شدند به تبع همین موضوع از زمانی که سازمان سینمایی توقف پروژههای سینمایی را اعلام کرد، کارهای ما نیز در حوزههای مختلف به خاطر سلامت افراد و اجرای پروتکلهای بهداشتی تحت الشعاع قرار گرفت.
وی افزود: به همین دلیل در اسفندماه توقفی در کارها را داشتیم. برای مثال پروژههایی که پیش از کرونا در حوزههای مختلف مثل انیمیشن، فیلمهای تجربی، مستند و… در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی طراحی شده بودند، دچار وقفههایی شدند یعنی با توجه به اینکه کرونا یک اتفاق جدید و تجربه نشده در کشور ما بود، همه فعالیتها را از ما سلب کرد به طوری که کارکرد تیمهای فعال ما، کم شد. با ورود به تعطیلات نوروزی فکر کردیم که باید ابتکار عمل داشته باشیم چون هنوز هم نمیدانیم این دوران چقدر طول میکشد. این در حالی است که در شرایط کنونی فیلم مستند مهمترین ابزار و نقطه عملیاتی حوزه سینما و جهان تصویر است.
حمیدی مقدم اظهار کرد: ما به این نتیجه رسیدیم که برای حفظ سلامت مستندسازان و خانوادههای آنها نمیتوانیم سفارشی داشته باشیم با این وجود در همان تعطیلات نوروزی کارگروهی را به صورت مجازی تشکیل دادیم که گروههای مختلف درگیرش شدند. به همین ترتیب ما به عنوان متولی بخش عمده مستندهای کشور، به تعامل، گفتگو و رصد در این حوزه پرداختیم تا متوجه شویم چه کسانی خودجوش وارد مستندسازی در حوزه کرونا شدهاند.
وی ادامه داد: البته میشنیدیم که برخی از مستندسازان با توجه به التهاب موضوع به صورت شخصی و حرفهای دست به کار شدهاند. پس احساسمان این بود که بچههای مستندساز از روی این اتفاق به راحتی عبور نمیکنند و در واقع میخواهند یک ثبت سند تاریخی داشته باشند. از همین رو در آن کارگروه، کار را روی ۲ موضوع متمرکز کردیم؛ جنبهای که این حوزه را کامل پوشش میداد و دیگر اینکه حمایتی جنبی از کسانی داشته باشیم که هرچند فیلمهایشان در حوزه و ساختار مرکز گسترش قرار نمیگیرد اما یک تلاش خودجوش و همدلانه با جامعه دارند. به همین ترتیب ما از تیزرها و آنونسهای این مستندسازان در حوزه ساخت حمایت میکنیم و رقمی را به این منظور اختصاص دادهایم.
دبیر چهاردهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» اضافه کرد: از طرف دیگر گفتیم به مستندسازانی که ممکن است در میانه راه به حمایت نیاز داشته باشند، یاری میدهیم. یعنی اگر آنها طرحهایشان را به همین کارگروه آنلاین ارائه دهند و شرایط و امتیازات تولیدهای مرسوم ما را داشته باشند، آنها نیز شامل حمایت میشوند. خوشبختانه این اتفاق تبدیل به موجی شد، توانستیم انسجامی به کارها بدهیم، بفهمیم چه تولیداتی در حال انجام است و چه کسانی در نقاط مختلف ایران مشغول به کار هستند.
حمیدی مقدم: یکی از تبعات یا محسنات شیوع کرونا، جدیتر شدن نمایش آنلاین بود. ما هم در حال برنامهریزی هستیم تا اولین نمایش آنلاین را تا عید فطر با یک مستند غیرکرونایی داشته باشیم. یعنی قرار است یکی از مستندهای مرکز که سال گذشته جوایزی را دریافت کرد، در این بستر رونمایی شود به همین ترتیب فیلم مستند وارد چرخه اکران آنلاین میشودحمیدیمقدم تأکید کرد: در این میان دو سه طرح حرفهای هم توسط فیلمسازان در بسته حمایتی ما قرار گرفتند برای مثال فیلم «تنگنای» که تیم مستدسازان آن، به بیمارستان کامکار قم رفته بودند صددرصد توسط مرکز گسترش تهیه میشود. و یا فیلم مستند «A B C D» به کارگردانی محسن خانجهانی که درباره تأثیرات پیرامونی کرونا در حوزه اجتماعی، بافت شهری و سندهای تصویری است نیز از جمله پروژههای حرفهای ماست، ضمن اینکه فیلم مهدی قربانپور هم از زاویه دیگری به موضوع کرونا پرداخته است. این کارگروه همین الان که فعالیت جدی در حوزه سینما آغاز نشده، بسیار پرکار است و ما هر هفته مشغول بررسی این طرحها هستیم.
وی با بیان اینکه کارگروه کرونای مرکز گسترش این روزها پرکار است و اعضای این مرکز هر هفته مشغول بررسی طرحهای رسیده هستند، عنوان کرد: نکته جالب توجه این است که دوستان مستندساز منتظر نمانده بودند تا طرحشان تصویب شود بلکه آنها خودشان وارد عمل شده بودند البته میدانم که در همه جای دنیا چنین است. به طور کلی در چنین مواقعی فیلمساز کار خود را آغاز و بعد برای حمایت یا ارائه طرح به جاهایی مراجعه میکند یعنی این فیلمسازان چه طرحهایشان توسط مرکز گسترش حمایت میشد چه نمیشد، خودشان وارد ساخت شده بودند. در حوزه سفارش نیز قطعاً بعد از اینکه اوضاع کمی متعادلتر شود دست به کار میشویم. تا اینجا با مستندسازان همراه بودیم و به مستندها جهت دادیم به طوری که با وارد شدن طرحی به چرخه حمایتی مرکز گسترش، این طرحها وارد جهتدهی، تصحیح، ترمیم طرح و افزایش راندمانها میشدند.
حمیدی مقدم درباره عرضه این مستندها توضیح داد: در حال حاضر بحث برگزاری جشنوارهها و رویدادهای فرهنگی در همه جای دنیا وجود دارد به طوری که خیلی از جشنوارهها تعلیق شدهاند یا به صورتی مجازی برگزار میشوند. از آنجایی که مهمترین درگاه عرضه آثار ما جشنواره «سینماحقیقت» است و این رویداد در الگوی تقویمی تقریباً انتهاییترین جشنواره در سال است، پیشبینی این بود که تا آن زمان فضای جامعه به لحاظ بیماری کمی متعادلتر میشود اما با توجه به هشدارهای اخیر مسئولان مبنی بر آغاز موج دوم این بیماری، نمیدانیم قرار است چه اتفاقی رخ دهد.
وی در عین حال تأکید کرد: پیشبینی ما این است که در «سینماحقیقت» بخش ویژه کووید ۱۹ را داشته باشیم به همین منظور فراخوان بینالمللی هم خواهیم داشت. یک توافق اولیه هم با سازمان نظام پزشکی برای راهاندازی بخش «کرونا روایت» داشتهایم که اگر این موضوع تبدیل به موج شود فیلمهای این چنینی را همراه ورک شاپهایی در «سینماحقیقت» خواهیم داشت و آنها را چه به صورت آنلاین و چه بهصورت فیزیکی رونمایی خواهیم کرد.
مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در پایان صحبتهایش بیان کرد: یکی از تبعات یا محسنات شیوع کرونا، جدیتر شدن نمایش آنلاین بود که به نظرم به شدت مناسب کارهای هنری، تجربی و مستند است. ما هم در حال برنامهریزی هستیم تا اولین نمایش آنلاین را تا عید فطر با یک مستند غیرکرونایی داشته باشیم. یعنی قرار است یکی از مستندهای مرکز که سال گذشته جوایزی را دریافت کرد، در این بستر رونمایی شود به همین ترتیب فیلم مستند وارد چرخه اکران آنلاین میشود. با توجه به اینکه ولی فیلمهای کرونایی هنوز آماده نشدهاند، نمیتوانند در این چرخه حضور داشته باشند. به طور کلی نیز ما بهدنبال ایجاد درگاهی روی وبسایت مرکز گسترش هستیم و میخواهیم با پلتفرمهای دیگر همکاری کنیم.
روایت پژوهشگر؛ در انتظار مرحله «مستندهای تاریخی» هستم
احمد ضابطیجهرمی استاد دانشگاه، پیشکسوت عرصه مستند و البته پژوهشگر شناختهشده این حوزه است. او چندوجه برای مستندسازان در زمان بحران قائل است که محورهای آن را اطلاعرسانی، آموزش و ثبت حقایق تشکیل میدهند که هر چند در ۲ مورد اول به خوبی عمل کردهاند اما هنوز این عرصه از مستندهای هنری خالی است و هنوز هم زود است که بخواهیم مستندهای زیباییشناسانه را نظارهگر باشیم. جهرمی حضور مستندسازان را در این بحران پیشرو توصیف میکند اما معتقد است آنها از چند موضوع غفلت کردهاند که آن تبعات پیرامونی این بیماری است.
ضابطیجهرمی در گفتگو با خبرنگار مهر در تبیین این شرایط گفت: وظیفه ابتدایی مستندسازان آموزش، اطلاعرسانی و ثبت حقایق مربوط به واقعه است. البته من هنوز به جز مستندهای خبری و گزارشی، فیلم مستندی در فرمهای دیگر ندیدهام چون هنوز اثری به آن صورت عرضه نشده و مستندها در جریان تولید، گردآوری و ضبط مواد عمدتاً در مراکز درمانی، بیمارستانها و درمانگاهها هستند بنابراین هنوز به جز موارد خبری و کارهای گزارشی که از تلویزیون پخش میشود، چیز دیگری ندیدهایم. آثاری که واجد یک ساختار نسبتاً پیشرفته تکنیکی، زیباییشناسی و آمیخته با جوهر هنر باشند، هنوز عرضه نشدهاند.
وی با بیان اینکه در مورد موضوع کرونا، در حوزه ساخت مستند اصلاً کمکاری نشده است، توضیح داد: فعالیتهای خوبی در مستندهای خبری و تلویزیونی دیده میشود. باید توجه کرد که مستند لایههای مختلفی از نظر نظام ارتباطی دارد و معمولاً موج اول مستندها با مستندهای خبری و گزارشی آغاز میشود و بعد نوبت به آثاری میرسد که طراحی ساختار در آنها مورد هدف است به این صورت که آن موضوع یا واقعه را در بستری از ویژگیهای هنری تنظیم میکنند.
این پژوهشگر مستند تأکید کرد: در واقع مستندهایی که این روزها پخش میشوند، توصیفی هستند و در گام نخست وظیفه اطلاعرسانی و جنبه آموزشی دارند اما مستندسازان ما در مرحله تهیه و گرداوری مواد هستند تا بعدها مستندهایی که واجد فرم و ساختار هستند و وجوه هنری دارند، عرضه شوند که ما هنوز به آن مرحله نرسیدهایم البته مقداری هم برای عرضه این مستندها زود است چون ما هنوز با این واقعه دست به گریبان و در حال مبارزه هستیم. در سینمای مستند همیشه اخبار و اطلاعات زودتر از جنبههای هنر و زیباییشناسی به مخاطب میرسد بنابراین برای مستندهای هنری کمی باید صبر کرد چون ساخت چنین مستندهایی از نظر فرایند تولید وقتگیرتر از تهیه مستندهای گزارشی و خبری است.
این استاد دانشگاه مطرح کرد: فعالیت مستندسازان و واکنش آنها نسبت به این واقعه بسیار چشمگیر بود. در پوشش خبری به ویژه مستندهای خبری تلویزیونی و گزارشی خوب ظاهر شدیم به طوری که مستندسازان ما در همه نقاط ایران حاضر شدند و و دوربینشان در همه جا فعال بود و است. ما باید بعداً روی میز تدوین به مقدار زیادی از این موادی که گردآوری شده است، ساختار و جهت بدهیم چون این واقعه جنبه تاریخی هم به خودش گرفته، درست است که یک واقعه روز است ولی به تدریج یک بعد تاریخی به خود میگیرد.
ضابطی جهرمی توضیح داد: در مقوله کرونا تلویزیون عمدتاً وارد مقوله آموزشی شده که به نظرم نسبتاً خوب کار کرده است، البته ما این روزها مستندهای خالص و یک دست نمیبینیم بلکه تصاویر ترکیبی از مستند، انیمیشن و اشکالی از گرافیک متحرک میبینیم بنابراین باید منتظر موج دوم مستند باشیم که طبیعتاً تدوینهای خلاقانهتری دارند.
وی ادامه داد: بلافاصله بعد از شیوع کرونا، دوربینهای مستندسازان روی مراکز درمانی متمرکز شد ولی کرونا تأثیرات عمیق عاطفی، اقتصادی و اجتماعی هم به دنبال داشت و دارد که مستندسازان ما کمتر به این زمینهها وارد شدهاند و بیشتر در حیطههای خبررسانی و آموزشی فعال بودهاند. البته نباید فراموش کرد که این ۲ جنبه حیاتیتر هستند و به موجودیت انسان مربوط میشوند با این وجود وجه تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و عاطفی هم همزمان مطرح است ولی در این حیطه کارهای تحقیقی عمیق ندیدهام.
این پژوهشگر سینمای مستند افزود: ضمن اینکه در مستندهای ارائه شده ندیدم که اثری درباره فوتشدگان تهیه شود که البته طبیعی است، چون احتمالاً به تصویر کشیدن چنین موضوعاتی بار مخرب عاطفی دارد به ویژه روی افرادی که سن کمتری دارند، مثل خردسالان و نوجوانان. انعکاس این جنبه هم باید در زمانی صورت گیرد که این بیماری مهار شده و وضعیت روحی و عاطفی جامعه به شرایط متعادل و متعارفی بازگشته است. آن زمان میشود این موضوعات را پررنگتر و برجستهتر به نمایش گذاشت اما در حال حاضر جامعه به خودی خود درگیر یک استرس و بحران سنگین است.
وی افزود: طرح این مسائل به صورت آشکار این شرایط را تشدید و مخاطب را دچار هراس و وحشت میکند در حالی که در مبارزه با این پدیده باید روحیه، شجاعت، مقاومت و صبوری داشت. طرح این موضوعات روحیه افراد را تضعیف میکند. بنابراین به عقیده من الان موقعش نیست و مربوط به زمانی است که این بیماری مهار شده یا کلاً رخت بربسته است. من به این مرحله، مرحله «مستندهای تاریخی» میگویم.
ضابطی جهرمی در پایان گفت: من مستندسازان را در زمینه به تصویر کشیدن کرونا فعال میبینم به طوری که در ضبط لحظات، شکار موقعیتها، آرشیو کردن مواد و… با روحیه در فضاها و نقاط مختلف دیده میشوند بنابراین امید دارم در آینده نزدیک مجموعه خوبی از مستندها داشته باشیم که موضوعش همین بیماری کووید ۱۹ است.
روایت مستندساز؛ مستندسازان پیشروتر از خبرنگاران
محسن خانجهانی کارگردان سینمای مستند که این روزها مشغول ساخت مستند «A B C D» با محوریت کروناست، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: به نظرم مستندسازان از خبرنگاران هم پیشرو تر هستند چون هر چند خبرنگاران خبری را تهیه و آن را در لحظه ارسال میکنند، اما مستندسازان باید به دل آن خبر بروند، کندوکاو کنند، ببینید چه اتفاقاتی افتاده و همه زیر و بم موضوع را به صورت سند تاریخی بررسی کند. به ویژه اینکه ما بعد از سالها با یک سند تاریخی عجیب و غریب رو به رو شدهایم، به طوری که حتی صد سال دیگر هم خیلیها خواهند پرسید که داستان کرونا چه بود.
این مستندساز ادامه داد: ما از طاعون که بسیاری را به کام مرگ کشاند، عکس و فیلم جدی نداریم ولی حالا مستندسازان در تمام دنیا از این جریان کرونا میتوانند اسناد تاریخی زیادی جمع و برای آیندگان آرشیو کنند. هرچند حدود سه چهار ماه از جریان کرونا میگذرد و انگار همه چیز عادی شده است به طوری که ترددهای زیادی را در شهر میبینیم ولی وقتی این مستندها ۵، ۶ ماه دیگر آماده شوند با تماشای آنها به یاد لحظات قرنطینه در خانه، نوروز، داستانهای اسفند و… میافتیم که برخی از آن بهعنوان خاطره وحشتناک یاد میکنند. بنابراین این موضوعات آن هنگام برایشان مرور میشود.
وی افزود: در همان روزهای اول شیوع کرونا خیلی از همکاران من به نقاط مختلف ایران رفتند اما من از همان لحظات اول شروع به مستندسازی نکردم بلکه روند ساخت مستند «A B C D» پیش از این که ورود کرونا به ایران به صورت رسمی اعلام شود، آغاز شده بود یعنی من میدانستم که قرار است چه اتفاقی بیفتد، مستند «A B C D» هم درباره همین است.
این مستندساز با بیان اینکه سرعت عمل مستندسازان نشان میدهد که مستندسازان حواسشان جمع است، عنوان کرد: همین مساله کرونا با جان این افراد بازی میکرد اما آنها گان میپوشیدند و به دل ماجرا میرفتند حتی یکی از دوستانم با نام محمد حسنی که در بیمارستان مسیح دانشوری مشغول ساخت فیلم بود، میگفت فکر میکردیم این گانها خنک هستند، ولی واقعیت این است که وقتی میپوشیدیم حرارت بدن به سرعت بالا میرفت و باعث تعرق میشد آن زمان تازه به اهمیت کار پرستاران و زحمتشان پی بردیم. مستندسازان هم جان خود را به خطر میانداختند و به بیمارستانهای مختلف در نقاط مختلف رفتند همین امر شجاعت و جسارت مستندسازی را نشان میدهد، اصلاً همین موضوع مستندسازی را با گونههای دیگر فیلم متمایز میکند.
خانجهانی توضیح داد: من به خاطر تجربه کاری که داشتم میدانستم در بحرانهایی مثل سیل و زلزله خیلی از بچهها به دل ماجرا میروند برای مثال به این موضوع میپردازند که خانوادهای در اثر سیل اعضای خود را از دست دادهاند و… در موضوع کرونا هم خیلی از فیلمسازان به بیمارستانها رفتند، میدانم که فیلمهای خوبی در حال ساخت است که ماجراهای بیرون از بیمارستان را هم به تصویر میکشد.
وی ادامه داد: برای مثال در فیلم من حتی یک پلان بیمارستان و یک بیمار کرونایی نداریم در واقع مستند «A B C D» به حوادث اجتماعی کشور در بحران کرونا میپردازد اتفاقاً تمام چیزهایی که به نظرم ممکن بود خیلی از مستندسازان از آن غافل شوند در این مستند آوردیم، چون از قبل برنامهریزی کرده بودیم. برای مثال در خبرها شنیدید که در جریان کرونا بیمارستان صحرایی در ۲۴ ساعت ساخته شد اما بعید میدانم کسی به سراغ این موضوع رفته باشد تا ببیند که چه کسانی پشت این قضیه بودند و چه ارادهای برای ساخت آن بیمارستان در ۲۴ ساعت وجود داشت اما این مسائل در فیلم من وجود دارد. میدانم که چند فیلمساز دیگر هم فیلمهایی میسازند که اثرات کرونا بر زندگی را نشان میدهد نه بیماران کرونایی یا بیمارستانها را.
وی مطرح کرد: در این کشور تا اتفاقی میافتد تمام ارگانها، سازمانها و حتی خبرگزاریها به خاطر اینکه از قافله عقب نمانند، سریع اقدام به تهیه گزارش تصویری و چند فیلم میکنند که حاصلش همین چیزهایی میشود که میبینید. وقتی کارهایی به صورت فکر نشده انجام شود و فقط برای این باشد که نشان دهد برخی سازمان هم در این زمینه فعالیت دارند شاهد نتیجه خوبی نخواهیم بود.
این کارگردان سینمای مستند تأکید کرد: به نظرم هر کسی باید در حیطه فعالیتهای خود عمل کند برای مثال این امور جزو وظایف مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوانان ایران است. حتی یادم است در همان روزهای اول انجمن فراخوان مبنیبر این داد که از فیلمهایی که در این زمینه ساخته شود حمایت میکند، اما تا این لحظه چند فیلم تولید شده است؟
وی ادامه داد: در این میان اطلاع دارم که خیلی از سینماگران واقعی بهصورت خودجوش وارد این حوزه شدند یعنی دست روی دست نگذاشتند تا ببینند که کدام مراکز از آنها حمایت میکند یا خیر. در این میان به نظرم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حضوری بینظیر در عرصه داشت. به طوری که مستندسازان میگفتند در اوج کرونا هم مرکز گسترش تعطیل نبود و مدیرش با همه صحبت و پیگیری میکرد. بنابراین نمیشود که تنها شعار داد و باید حمایتها عملی شود.
خان جهانی گفت: مستند «A B C D» درباره کرونا و حوادث جانبی آن است. ما بهصورت عمیق به مسائل نگاه کردیم و توانستیم تأثیر کرونا در جاهای مختلف را بررسی کردیم ولی سازمان بهشت زهرا تنها جایی بود که نتوانستیم به آن دسترسی پیدا کنیم. آنها به هیچ عنوان با مستندسازان همکاری نمیکنند یعنی برخلاف نامهنگاریهای زیاد اجازه تصویربرداری به ما ندادند. آنقدر مستندسازان را سر میدوانند که امکان فیلمبرداری پیدا نمیکنند.
وی در پایان با اشاره به یک تجربه شخصی بیان کرد: پدر من چهل روز است که فوت کرده است. ما خانوادهای هستیم که هنوز حال بدی داریم چون ما نتوانستیم کوچکترین کاری که بعد از فوت یک عزیز خانوادهها انجام میدهند، انجام دهیم، همین امر از تأثیرات پیرامونی کرونا بود. در این جریان بسیاری از خانوادهها نتوانستند آن چنان که باید عزیزشان را به خانه ابدی بدرقه کنند. من دوست داشتم به این موضوعات هم در فیلمم بپردازم ولی مسئولان سازمان بهشت زهرا اصلاً با ما همکاری نکردند در حالی که به آنها گفتم اصلاً آمار و ارقام نمیخواهم و حتی حاضرم با حضور یک فرد دیگر از همکاران آنها به فیلمبرداری بپردازم تا در جریان کار من قرار بگیرند و هرچه را که تأیید میکنند ضبط کنم اما به این هم راضی نشدند بنابراین متأسفانه جای چنین موضوعی در مستند من خالی است با این حال فیلمبرداری این فیلم همچنان ادامه دارد.